طنز: سخنان شیرین رئیس
غلامرضا بنی اسدی- روزنامه خراسان: کیف کردم وقتی آقای دکتر احمدی نژاد در گفت وگویی رادیو و تلویزیونی از وضعیت اقتصادی کشور با اشراف کامل گزارش می داد.من که شنوای این گزارش از رادیوی خودرو بودم، هر چه بیشتر می شنیدم، حظ و کیفم افزون می شد که به کوری چشم اروپاییان و آمریکاییان که خود گرفتار هزار فقر و فاقه و تورم هستند حال ما خیلی خوب است...خیابان ها را با شادمانی پشت سر می گذاشتم و به سوی خانه در منطقه طلاب می رفتم و از این که درآمدهای هفت دهک اولی جامعه افزایش یافته و از سبد درآمدی 3 دهک بالانشین جامعه کاسته شده بود، یک جورایی «خوش به حالم» شده بود، انگار داشت غرور مستضعفی ام - که بارها جریحه دار شده بود در مواجهه با قیمت ها و قیمت داران - التیام می یافت.با خود گفتم دست مریزاد دکتر، عجب شاهکاری زدی مرد! دعای همان هفت دهک که در سایه تدابیر عدالت محورانه شما درآمدشان بالا رفته و سطح زندگی شان اعتلا یافته است جد اندر جد پشت و پناهت. دکتر داشت حرف می زد و من لبخند زنان می خواستم در شب هنگام زمستانی، شیشه خودروی ارزان قیمتم را پایین بکشم و شادمانه فریاد بزنم، «دمت گرم» دکتر! دست مریزاد مرد عدالت محور که در کسوت «ریاست جمهور»، «جمهور مردم» را به حق شان رساندی و...خیلی سرخوش بودم، گفتم حالا که وضع ما این قدر خوب است، درست نیست حبوبات نداشته باشیم در خانه، پس جلوی اولین فروشگاه توقف کردم اما قیمت ها را که دیدم، رویم مثل انار سرخ شد وقتی موجودی جیبم را با قیمت ها سنجیدم و... نخریدم چیزی، سوار شدم، اما دکتر داشت حرف های شیرین می زد و من...
منبع: وب سایت کارمند نیوز
کلمات کلیدی :
» نظر