سفارش تبلیغ
صبا ویژن

لینک دوستان
شیدای اصفهانی
عاشق آسمونی
علیرضااحسانی نیا:فرزانگان امیدوار
ازهردری-از هر کجا
جزیره علم
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
نظرمن
سارا
.:: بوستان نماز ::.
مُهر بر لب زده
نشریه حضور
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
کانون فرهنگی شهدا
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
کودک ونوجوان
سارا احمدی
.: شهر عشق :.
یادداشتهای فانوس
نور اهلبیت (ع)
باستان شناسی
برادران شهید هاشمی
مجله مدیران
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
زشت است بی تو زندگی زیبای عالم
سیاه مشق های میم.صاد
ورزشهای رزمی
مهاجر
مکاشفه مسیح
لــعل سـلـسـبیــل
عدالت جویان نسل بیدار
صدای مردم نی ریز
جامع ترین وبلاگ خبری
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
رودخور
بهمن یاراحمدی
مناجات با عشق
فقط من برای تو
هیئت حضرت زهرا(س)شرفویه
*غدیر چشمه همیشه جاری*
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
دوست خوب
دوستانه
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
در محضر صاحبدلان
ورزشی
نگاه نو
معرفی نخل خلیج فارس
یاراحمدی
آباده
رودخور طبیعتی زیبا
انتخابات مجلس نیریز
نظرسنجی انتخابات مجلس
میثم علمدار
حامیان دکتر رضا صداقت ماه ترین
استاد طالبی
اینجا رفسنجان
استاد اسدنیا
عاشق کربلا
اشعار قدیم و جدید
وب شعر
بچه های قطاربنه
رضا یاراحمدی
استاد تقوی
جواد سعادت
بلوچ دانشگاه کار
مسلم پرویزی
مجمع فرهیختگان بخش قطرویه
نی ریز پرس
نبض نی ریز
تو چی فکر می کنی
فروشگاه فایل بلبل

کجایند مردان بی ادعا

 

انباردارمون گفت

یه بسیجی اینجاست که عوض ده تا بسیجی کار می کنه

             میشه این نیرو رو بدی به من تا تو انبار ازش استفاده کنم؟            

بهش گفتم: کو؟ کجاست؟

گفت: همون که داره گونی ها رو دو تا دو تا می بره توی انبار

نگاه کردم ببینم کیه

گونی ها جلوی صورتش بود و دیده نمیشد

رفتم نزدیک تر ، نیم رخش رو دیدم

آقا مهدی باکری بود ، فرمانده ی لشکرمون

تا من رو دید ، با چشم و ابرو اشاره کرد که به انباردار چیزی نگم

می خواست کارش رو تموم کنه
 دل توی دلم نبود

اما دستور آقا مهدی بود

نمی تونستم به انباردار بگم این فرمانده لشکره که داره عوض ده تا بسیجی کار میکنه

گونی ها که تموم شد ، آقا مهدی گفت: پاشو بریم

رفتیم و کسی نفهمید فرمانده ی لشکره

 

خاطره ای از زندگی سردار شهید مهدی باکری

منبع: کتاب خدمت از ماست

 


» نظر