آیا مشکلات امروز اقتصادی ما را پایانی خواهد بود؟
آیا مشکلات امروز اقتصادی ما را پایانی خواهد بود؟
سوالی که این روزها در مقابل همه ما قرار دارد و همیشه با آن روبرو می شویم، این است که عاقبت این گرانی ها و بیکاری و شرایط موجود اقتصادی، به کجا ختم می شود. پاسخ به این سوال حقیقتا توام با ریسک و دشوار است . دلیل آن هم این است که، آینده اقتصاد ما می تواند به سمت و سوی رونق، شکوفائی و توسعه باشد، اگر اقتصاد را خوب و بر اساس موازین علم اقتصاد، اداره کنیم. بر عکس می تواند شرایط از این چیزی که امروز مردم با آن درگیر هستند، بدتر هم باشد، اگر مدیریت اقتصاد کشور را اصلاح نکنیم. در وضعیت موجود بر اساس گزارشات رسمی که ارائه می شود و آخرین آن گزارش مجلس شورای اسلامی بوده است، تورم در کشور بالای 20 درصد و رشد اقتصادی کمتر از 5/0 درصد است. این وضعیت را اصطلاحا اقتصاد دانان رکود همراه با تورم گفته اند، که شرایط نا مطلوب تلقی می گردد. برای اینکه ببینیم چگونه می توان این مشکل را بر طرف کرد، از اینجا شروع می کنم که اگر بشود تقاضای کالا ها و خدمات را کم کرد، انتظار است تا در یک شرایط طبیعی اقتصادی قیمت ها پائین آیند و تورم مهار گردد. مشکل اقتصاد ما این است که تورم علاوه بر تقاضای زیاد، دلیل مهم دیگری هم دارد و آن تورم های انباشته قبلی و بالا بودن هزینه تمام شده کالاها و خدمات داخلی و یا وارداتی است. این مشکل اجازه انعطاف پذیری قیمت ها، در پاسخ به کاهش تقاضای احتمالی را به آسانی نمی دهد. به زبان ساده تر ، در شرایط فعلی اگر مردم به دلیل گرانی ، خریدهای خود را کم کنند، نتیجه آن کاهش قابل ملاحظه قیمت ها نمی تواند باشد. ولی در مقابل نتیجه آن آسیب بیشتر به تولید و تشدید رکود خواهد بود. تشدید رکود می تواند در سالهای آتی منجر به افزایش مجدد قیمتها نیز با نرخ بیشتری گردد. به نظر می رسد آن چه در عمل در سال های آتی اتفاق خواهد افتاد، این است که مردم به دلیل فشار گرانی و بیکاری موجود در اقتصاد، قدرت خرید خود را از بیشتر از زمان کنونی، از دست بدهند و لذا تقاضای کالاها و خدمات کاهش قابل ملاحظه ای داشته باشد. همانطور که گفتیم این اتفاق احتمالی ، چندان مسیر اقتصاد ما را در شرایط فعلی نمی تواند تغیر دهد. اگر چه شاید طی چند سال گذشته، همین کاهش تقاضا می توانست به عنوان یک راه حل نسبتا کارامد مورد استفاده برنامه ریزان کشور قرار گیرد، که البته در زمان خود، از آن خوب استفاده نشد. امروز راه حلی که می تواند ما را به سمت و سوی بهتری هدایت کند، این است که بتوانیم تورم موجود را از طریق کاهش هزینه های تولید در کشور کم کنیم که البته کار خیلی دشواری است و نیاز به زمان کافی، عزم ملی و تغییر نگرش برنامه ریزان اقتصادی کشور دارد . اگر چنین شود با کاهش قیمت تمام شده محصولات تولیدی، انتظار می رود که تورم کاهش یافته و تقاضای کالاها نه تنها کم نمی شود، بلکه ممکن است زیاد هم شود و لذا تولید به سمت سود آوری بیشتر و اقتصاد به سمت توسعه در سطح بالاتری حرکت می کند. از جمله کارهائی که باید در سالهای آتی انجام شود استفاده صحیح و دقیق از سیاستهای طرف تقاضای پولی و مالی و مهمتر از آن سیاستهای طرف عرضه کارآمد در اقتصاد کشور می باشد. کنترل حجم نقدینگی در اقتصاد متناسب با نیاز واقعی، اصلاح بودجه بر اساس واقعیتهای کشور، که همانا اصل تقدم درآمدهای کشور بر هزینه هاست، به این معنی که تا درآمدی نداریم هزینه ای را تحمیل نکنیم. مدیریت بهتر اقتصاد با مشورت نخبگان اقتصادی کشور و سپردن مدیریت اقتصاد به دست اقتصاددانان دلسوز و نخبه، تشویق تولید و حمایت واقعی از آن، خصوصا تولیدات کم هزینه و کوتاه مدت ،مانند تولیدات کشاورزی و صنایع کوچک و روستائی و صنایع سبک، برنامه ریزی برای تعامل سازنده با اقتصاد بین المللی، اصلاح فضای کسب و کار و مواردی از این قبیل که در سالهای گذشته، علی رغم تذکرات مکرر اقتصاد دانان به آنها عمل نشده است و نتیجه آن را هم امروز می بینیم. در پایان باید عرض کنم که خوشبختانه کشور ما از ظرفیتهای بسیار بالائی برای حل مشکلات ذکر شده برخوردار است و همه عزیزان خواننده از این ظرفیتها کم و بیش اطلاع دارند. امید است سیاستمداران و برنامه ریزان کشور به سمتی حرکت کنند ، تا ضمن پذیرش مشکلات کنونی، بدور از هرگونه شعار زدگی و نزاع ها و اختلافات بی اساس، از همه ظرفیتها و امکانات مادی و انسانی کشور، به نحو احسن برای حل مشکلات بهره ببرند./
کلمات کلیدی :
» نظر