اقتصاد مقاومتی و مهمترین الزامات تحقق آن در جامعه
اقتصاد مقاومتی و مهمترین الزامات تحقق آن در جامعه
دکتر رضا صداقت،استاد دانشگاه، اقتصاددان و پژوهشگر مسائل اقتصادی
ایده اقتصاد مقاومتی، که مدتی است در جاهای مختلف و به شکل های گوناگون مطرح شده است، دارای ابعاد متنوع ، تعاریف مختلف و الزامات فراوانی است. این نوع نگاه به نحوه اداره اقتصاد کشور، مورد تائید و تاکید رهبر معظم انقلاب نیز بوده و ایشان بارها، در جاهای مختلف به لزوم تلاش مسئولین امر، برای تحقق آن در کشور اشاره فرموده اند. لازمه رسیدن به اهداف متعالی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در بستر یک اقتصاد مقاومتی، در مرحله اول شناخت درست و دقیق آن و در مرحله بعدی، پذیرش الزامات و چالشهای احتمالی فراروی آن و بالاخره در مرحله آخر برنامه ریزی علمی و اجرای مسئولانه و مدبرانه توسط مسئولین امر با همراهی توده های مردم می باشد. در این مجال کوتاه، ابتدا تعاریفی از اقتصاد مقاومتی ارائه می شود و سپس برخی از الزامات آن بیان می گردد.
برخی از تعاریف اقتصاد مقاومتی
- اقتصاد مقاومتی یعنی تشخیص حوزه های فشار و متعاقبا تلاش برای کنترل و بی اثر کردن و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت ، که قطعا باور و مشارکت همگانی و اعمال مدیریت های عقلایی و مدبرانه، پیش شرط و الزام چنین موضوعی است، اقتصاد مقاومتی کاهش وابستگی ها و تاکید روی مزیت های تولید داخل و تلاش برای خود کفائی خوداتکایی است.
- اقتصاد مقاومتی یعنی تبدیل شرایط فشار و تحریم، به فرصتی برای شکوفایی اقتصاد و همچنین استفاده از مدیران کارآفرین و سیاستگذاران با تجربه .
- اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصاد پویا و فعال است و هرگز اقتصاد مقاومتی به معنای انزوا و یا اقتصاد بسته نیست.بلکه در مسیر حرکت آرمانی اقتصاد، چالشها و موانع و تنگناهایی وجود دارد که باید شناخته شده و اهداف پیش رو تعریف شود.
- اقتصاد مقاومتی در واقع برنامه ریزی اقتصادی در جامعه به گونه ای است که بتوان در مقابل صدمات احتمالی داخلی و خارجی به اقتصاد کشور مقاومت نمود. این واژه خصوصا زمانی مطرح شد که تهدیدات خارجی مانند تحریمها علیه اقتصاد کشور ما بیشتر گردید که از جمله تحریم نفتی و تحریم بانکی از مهمترین آنها می باشند.
- اقتصاد مقاومتی بر این موضوع دلالت میکند که فشارها ی اقتصادی از سوی نیروهای بیرونی و یا داخلی که سد راه پیشرفت جامعه است را به گونه ای مدیریت نمود تا حد اقل آسیب به اقتصاد کشور و جامعه وارد گردد.
- اقتصاد مقاومتی به طور کامل دولتی شدن اقتصاد و یا خصوصی شدن آن هم نیست، بلکه تلفیقی از بخش خصوصی کارآمد با انگیزه های انسانی و مبتنی بر عدالت با دولت کارآمد و ناظر بر فعالیتهای اقتصادی مد نظر است.
الزامات اقتصاد مقاومتی
برای اجرای هر برنامه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی موفق، اگر واقع بینانه و مدبرانه به موضوع نگریسته شود، چالشهائی در ابتدای امر وجود دارد . بنابراین طبیعی به نظر می رسد که چالشها و مشکلاتی بر سر راه تحقق موضوع اقتصاد مقاومتی باشد. برای مقابله با این چالشهای فرارو ، الزامات و پیش نیازهای زیادی بایستی مورد عنایت واقع گردد. البته تحقق همه این پیش نیازها در کوتاه مدت دشوار است، اما در بلند مدت بایستی به آنها دسترسی پیدا نمود، تا به اهداف مورد نظر رسید. مهم این است که چالشها را به خوبی بشناسیم، بپذیریم و برای رفع آنها برنامه ریزی بلند مدت و مدبرانه داشته باشیم و به الزامات و پیش نیازیهای آن توجه ویژه بنمائیم. به اعتقاد متخصصین و صاحبنظران مسائل اقتصادی، برخی از مهمترین الزامات و پیش نیازهای اقتصاد مقاومتی در کشور ما عبارتند از:
- کاهش حجم دولت در اقتصاد کشور
- لزوم تقویت بخش خصوصی و مردمی کردن واقعی اقتصاد
- لزوم تدوین شاخص های قابل اندازه گیری برای اقتصاد مقاومتی
- لزوم حمایت از واحد های کوچک و متوسط تولیدی
- کنترل قیمت کالاهای ضروری و مورد نیاز مردم
- حمایت از صادرات غیرنفتی
- لزوم اصلاح در سیاستهای پولی ، مالی و ارزی
- ارتقای بهره وری عوامل تولید
- لزوم تقویت همگرائی در بازارهای منطقه ای و اسلامی
- توجه به امر پژوهش و تحقیقات کاربردی
- لزوم اصلاح بهبود فضای کسب و کار
- تلاش در جهت حذف فساد و رانت خواری در اقتصاد و تقویت شفافیت اقتصادی
- فرهنگ سازی برای اقتصاد مقاومتی
- اصلاح الگوی مصرف و هزینه، هم در سطح خانوارها و هم در سطح بودجه دولت
- تسریع در بهره برداری هر چه سریعتر از طرحهای دولتی و خصوصی در دست اجرا
- تامین سرمایه نقدی طرحهای اقتصادی موجود، با هدف تولید اقتصادی با ظرفیت کامل
- سرمایه گذاری دولت برای ایجاد اشتغال ، تولید و توسعه کشور از محل صرفه جوئی های اقتصادی مردمی و دولتی در شرایط اقتصاد مقاومتی
- اجرای دقیق ، کامل و تدریجی هدفمندی یارانه ها با محوریت حمایت از تولید داخلی
- ایجاد مسیر های جدید برای توسعه تجارت خارجی از طریق توافقنامه های تجاری دوجانبه و چند جانبه
- اتکای بودجه به درآمدهای غیر نفتی و مالیاتی، بجای درآمدهای نفتی
- اصلاح نظام های مالیاتی، بانکی و گمرکی
- ارتقای کیفیت کالا های داخلی و خودکفائی در کالا های استراتژیک
- تحول مدیریتی و استفاده از نیروی انسانی کارآمد در اداره کشور
- لزوم نهادینه شدن و تقویت فرهنگ ایثار و مقاومت در جامعه
- لزوم پرهیز از شعارزدگی در بحث اقتصاد مقاومتی و تقویت بستر های علمی، کارشناسی و منطقی در این ارتباط
- حفظ و تقویت اعتماد متقابل مردم با دولت و نظام
اگر چه جای بحث، در مورد همه موارد فوق الذکر به طور جداگانه وجود دارد، اما به نظر می رسد، پرداختن به همه موارد، فعلا از حوصله خوانندگان محترم خارج باشد . آنچه به نظر نگارنده بعنوان پایه و اساس ورود به اقتصاد مقاومتی، مهم و قابل عنایت است ، موارد چهارگانه پایانی از موارد پیش گفته، شامل تحول مدیریتی و شایسته سالاری، نهادینه شدن فرهنگ ایثار و مقاومت، پرهیز از شعار زدگی و تقویت اعتماد اجتماعی می باشند، که در ادامه بحث اختصارا به آنها می پردازیم:
اقتصاد مقاومتی اقتضا میکند تا مدیریت جامعه بهینه شود و از نخبگان علمی کشور بیشتر از گذشته استفاده شود. میدان دادن به نخبگان علمی در عرصه های مختلف صنعت، تجارت ،کشاورزی ،سیاست، فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی و سایر زمینه ها، از ویژگیهای رسیدن به یک اقتصاد مقاومتی مطلوب و کارآمد است. حتی اگر افرادی خارج از دولت هستند که در شرایط عادی از آنها استفاده نمی شود، باید در شرایط اقتصاد مقاومتی از وجود آنها بهره لازم گرفته شود. می باید شرایط به گونهای باشد که نخبگان کشور بدون مانع و با انگیزه کافی، در تصمیم گیری های خرد و کلان جامعه مشارکت یافته و نقش ایفا کنند.
به نظر می رسد در کشور ما با این همه نیروی انسانی جوان ، با انگیزه و کارآمد که علاقه مند به مشارکت در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هستند و با این همه استعدادها و منابع خدادادی، آنچه جای نگرانی است، فشارها و تحریم خارجی نمی باشد، بلکه نگرانی ها بیشتر عدم استفاده از توان و ظرفیتهای مختلف کشور و یا موانع تولید و تجارت در داخل کشور است، که سبب هدر رفتن این استعدادها و منابع خدادادی گردد. در شرایط کنونی ، همگرائی ، وحدت ملی، جذب حد اکثری و دفع حد اقلی و کنار گذاشتن تعصبات تند سیاسی و جناحی و تمرکز بر محور اخلاق اسلامی، مشترکات الهی، دینی ،انسانی و ملی که همواره مورد تاکید نظام و به خصوص مقام معظم رهبری نیز بوده است، بهترین راهکار برای توسعه و پیشرفت کشور، در قالب یک اقتصاد مقاومتی می باشند. که بایستی همه علاقه مندان و دلسوزان جامعه در عمل و نه در شعار، به آن اهتمام جدی داشته باشند. متاسفانه دیده می شود که برخی افراد برای رسیدن به منافع شخصی و گروهی خود، آگاهانه و یا از سر غفلت، زمینه تحقق این خواسته به حق مردم و نظام اسلامی که همانا جذب حداکثری نخبگان جامعه در اداره امورات مختلف کشور می باشد را به بهانه ها و شکل های مختلف، با محدودیت مواجه می سازند، که این خود جای تامل و تاسف دارد.
ایثار، از خود گذشتگی برای اصلاح جامعه و مقاومت در مقابل دشواریها، از اصول اولیه ای است که انبیای الهی( ص) و ائمه معصومین ( ع) ، بدون بهره مندی از آن هرگز موفق به انجام رسالت الهی و معنوی خویش نمی شدند. پیامبران و پیشوایان دینی همواره، با از خود گذشتگی و ایثار مثال زدنی در همه امور، ایستادگی و مقاومت در برابر مشکلات طاقت فرسا، مقاومت در برابر سنت های غلط و مناسبات نادرست اجتماعی ، به اصلاح واقعی امورات جامعه پرداخته و رسالت های سنگین الهی خود را به بهترین شکل ممکن به انجام رسانیدند. امروز با داشتن چنین الگوهای حسنه ای و با وجود اعتقادات عمیق مردم مسلمان کشور ما، به این الگوهای دینی و الهی، نهادینه نمودن این نوع فرهنگ در جامعه چندان دشوار به نظر نمی رسد و حتما دستیابی به آن ممکن است، اما نیاز به فرهنگ سازی و تلاش مجدانه در این خصوص وجود دارد. و این رسالتی است که نه تنها به دوش مسئولین فرهنگی جامعه ، بلکه به دوش تک تک افراد است تا به شکل های ممکن و در فرصتهای گوناگون معرف و مروج این نوع فرهنگ در جامعه باشند و البته وظیفه نهادهای فرهنگی و مذهبی و حکومتی در این خصوص بسی سنگینتر می نماید. در تاریخ اسلام، موارد زیادی از تحقق عینی این نوع روحیه ایثار و مقاومت در میان مسلمانان دیده می شد که با مراجعه به تاریخ اسلام می توان آنها را آموخت و برای مردم باز خوانی و ترویج نمود. از جمله اینها، پس از هجرت پیامبر اکرم(ص) و اصحابش از مکه به مدینه، مردم مدینه که در اصطلاح تاریخ اسلام به انصار معروف شدند، از مهاجران مسلمان برادرانه استقبال کرده و با جان و مال به حمایت از آنان برخاستند، و همین امر خود یک عامل اساسی در تقویت اسلام در آن مقطع حساس زمانی گردید.
در حال حاضر نیز جامعه ما به شدت نیازمند حفظ و تقویت روحیه همدلی و ایثار برای هم نوعان و مقاومت در مورد انحرافات و مشکلات می باشد. ملاحظه منافع عمومی و گذشت از منافع شخصی و گروهی، برای رسیدن به منافع و مصالح توده های مردم ،چیزی است که بایستی تقویت گردد. اگر هر کسی در هر جایگاهی خود را عضوی از جامعه بداند که وظائفی بسیار سنگینتر از رسیدن به منافع دنیائی و زودگذر دارد، بسیاری از مشکلات فراروی جامعه بدست خود مردم حل شدنی است.
اقتصاد مقاومتی واژه ای بسیار زیبا و جذاب است، که باید از حد شعار خارج شده و به مرحله عمل برسد، تا نتیجه بخش باشد. قطعا نقش نخبگان جامعه در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در گذر از مرحله کنونی کشور و حرکت به سمت تعالی و توسعه بسیار مهم می باشد. هر کسی باید به سهم خود در بیان نظرات خود و انتقال آن به مسئولین امر کوتاهی نکند و مسئولین هم بایستی نظرات سازنده نخبگان جامعه را به گوش جان شنوا باشند و هر نظری را بدون بررسی، حمل بر مخالفت ننمایند و با تجزیه و تحلیل های منطقی، بستر علمی و کارشناسی لازم را ، بدور از شعار و با درایت کامل برای عبور از تهدیدات داخلی و خارجی فراهم نمایند و اعتماد مردم به قول و عمل خود را روز به روز بیشتر نمایند.
طبیعی است که پیاده نمودن هر نوع برنامه پیشرفت و توسعه، نیازمند اعتماد، همکاری و پشتیبانی توده های مردم از آن نوع برنامه است. مردم ما در گذشته همواره اعتماد و پشتیبانی خود را از نظام و انقلاب اسلامی، به طور کامل نشان داده و به مرحله عمل رسانده اند. از جمله اعتماد و اعتقاد قوی مردم به راه و منش بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی ( ره) ، مجاهدت و مبازرات مردم در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و تثبیت آن ، اداره نمودن جنگ تحمیلی 8 ساله ، پذیرش بسیاری از سختی ها در مسیر پیشرفت کشور در سالهای پس از انقلاب، الگوی بسیار روشنی از حمایتهای گذشته مردم بوده است. که این اعتماد عمومی مردم به نظام اسلامی را بایستی به عنوان یک هدیه الهی، همیشه قدردان باشیم و با مشارکت دادن به همه مردم برای حضور در عرصه های مختلف، آن را تقویت نمائیم . اطمینان دارم که مردم ما در آینده نیز ، با درک شرایط زمانی، از هر گونه برنامه و سیاستی که بخواهد و بتواند مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه را کم کند و کشور را در مسیر توسعه همه جانبه به پیش ببرد، همچون گذشته،حمایت خواهند.
در تاریخ اسلام از سال 7 تا 10 بعثت که محاصره اقتصادی مسلمانان در شعب ابیطالب در مکه اتفاق افتاد، عملا هیچ معاملهای با مسلمانان انجام نمیشد و هر کس با آنها داد و ستد میکرد، مورد تحریم اقتصادی قرار میگرفت و روابط آنها قطع شده بود. در سالهای دشوار محاصره اقتصادی پیامبر اسلام (ص) به همراه مسلمانان به سختی زندگی میکردند، اما این سالها، سالهای شکوفایی اعتماد و ارتباط پیامبر با مسلمانانی بود که در کنارش حضور داشتند. لذا درسی که می توان از آن زمان برای امروز گرفت، این است که اعتماد متقابل بین مردم و نظام، مهمترین عامل برای عبور از مراحل سخت فشارهای خارجی و تحریمها می باشد و این اعتماد نباید به هیچ بهانه ای و توسط هیچ فرد و یا گروهی خدشه دار گردد. رابطه معنوی، روحانی و همدلی بین مسئولان و مردم باید حفظ و تقویت گردد. یکی از ابزارهای تحقق این اعتماد و همراهی و همدلی ، اطمینان دادن به مردم برای تحقق مشارکت گسترده در اداره کشور، تحقق شایسته سالاری در جامعه و تحول مدیریتی، با سپردن کارهای مردم به افراد کاردان و شایسته است. به طوری که رضایت مردم از مسئولان در عمل جلب گردد. برای رسیدن به یک نوع اقتصاد مقاومتی کارآمد، استفاده از افراد قابل و توانمند در عرصه اقتصاد ،یک انتخاب نیست، بلکه یک الزام گریز ناپذیر برای مدیریت کشوری به وسعت و عظمت ایران، با سابقه درخشان تاریخی و علمی است، که عدم تحقق آن قطعا در تضاد با منافع توده های مردم می باشد و اعتماد مردم را کاهش می دهد. همان گونه که در عملیات نظامی از فرماندهان و افراد و نیروهای ویژه و آموزش دیده استفاده میشود، درحوزه مدیریت اقتصادی و در سایر زمینه های پیشرفت و توسعه نیز، باید از مدیران متعهد،متخصص و مدبر در همان زمینه، استفاده گردد.
خلاصه کلام اینکه رسیدن به توسعه و پیشرفت همه جانبه در بستر یک اقتصاد مقاومتی، الزامات و پیش شرطهائی دارد که بدون توجه به آنها ، در عمل امکان پذیر نمی باشد. از مهمترین و اساسی ترین الزامات توسعه، شایسته سالاری و تحول مدیریتی، حفظ و تقویت فرهنگ از خود گذشتگی، ایثار و مقاومت، پرهیز از شعار زدگی در اداره امورات کشور و تقویت اعتماد اجتماعی می باشند. با توجه به وجود الگوهای کامل الهی و معنوی و اعتقادات قوی مردم به این نوع الگوها، تحقق اقتصاد مقاومتی امکان پذیر می باشد، اما حقیقتا نیازمند جدیت و برنامه ریزی در این راه و در یک کلام عزم ملی است، که به یاری خداوند بزرگ، رحمان و رحیم تحقق پیدا خواهد نمود.
در پایان این بحث لازم می دانم گریزی هم به شهرستان خودمان بزنم. آنچه به اعتقاد بنده ، مهمترین دلائل برای عدم پیشرفت این شهرستان، در زمینه های مختلف بوده است، عدم وجود وحدت و همدلی عملی ، عدم توجه به اصل شایسته سالاری در مدیریتها و نبود روحیه ایثار و از خو گذشتگی می باشد . ضرر و زیانهائی را که در سالهای گذشته مردم ما به دلیل عوامل ذکر شده، متحمل شده اند را همه ما و شما خوب می دانیم و می شناسیم و لذا حقیر از پرداختن به آنها را در اینجا صرف نظر می نمایم. حقیقتا لازم است تا برای پیشرفت و آبادانی شهرستان، همه مردم و خصوصا بزرگان دانشگاهی و حوزوی، تاکید بیشتری بر وحدت عملی و نه شعاری بنمایند، دل های خود را به هم نزدیکتر کنند ، از مدیران کارآمد برای اداره امور بدور از تعصبات گروهی، باندی و جناحی حمایت نمایند و برای توسعه شهرستان، اندکی هم که شده از خود گذشتگی و ایثار به خرج دهند. تا زمانی که افراد و خصوصا بزرگان، بخواهند فقط بر منافع شخصی و گروهی اصرار داشته باشند و منافع همه مردم شهر و روستا را در نظر نگیرند، روند گذشته ادامه پیدا می کند و در حوزه مدیریتی شهرستان، هیچ اصلاحی که به نفع توده های مردم باشد ، صورت نمی گیرد و اعتماد مردم به مرور زمان کمتر و کمتر می شود. امیدواریم آنهائی که امروز در مسند امورات هستند و به نوعی محل رجوع و اعتماد مردم می باشند ، قدر این موهبت الهی را بیشتر بشناسند و به گونه ای رفتار نمایند تا وحدت و همدلی، شایسته سالاری و توسعه همه جانبه شهرستان پر افتخارمان و راحتی، آسایش و رفاه بیشتر آحاد مردم خوبمان، در سالهای آینده تحقق پیدا کند./
در پناه حضرت حق، همواره شاد و پیروز و سربلند باشید
کلمات کلیدی :
» نظر