اقتصاد مقاومتی و پیش نیاز های آن
اقتصاد مقاومتی و برخی الزامات آن در جامعه دکتر رضا صداقت، اقتصاددان و محقق اقتصادی اقتصاد مقاومتی که این روزها از آن بحث می شود در واقع برنامه ریزی اقتصادی در جامعه به گونه ای است که بتوان در مقابل صدمات احتمالی داخلی و خارجی به اقتصاد کشور مقاومت نمود. این واژه خصوصا زمانی مطرح شد که تهدیدات خارجی مانند تحریمها علیه اقتصاد کشور ما بیشتر گردید که از جمله تحریم نفتی و تحریم بانکی از مهمترین آنها می باشند. اگر چه در اینکه این تحریمها از طرف کشورهای خارجی به چه میزان می توانند اثر منفی بگذارند اختلاف نظر وجود دارد ولی در اصل اثرگذاری آنها شکی نیست. اثرات این تحریمها زمانی بیشتر خواهد بود که با برنامه ریزیهای غیر اصولی و استفاده از قوانین و مقررات ناکارآمد فرصت سوء استفاده برخی از عوامل داخلی برای ضربه زدن به اقتصاد کشور نیز فراهم گردد. واژه اقتصاد مقاومتی بر این موضوع دلالت میکند که فشارها ی اقتصادی از سوی نیروهای بیرونی و یا داخلی که سد راه پیشرفت جامعه است را به گونه ای مدیریت نمود تا حد اقل آسیب به اقتصاد کشور و جامعه وارد گردد. فشارها معمولا به دو دسته داخلی و خارجی قابل تقسیم بندی هستند. در راس فشار خارجی تحریم های اقتصادی و در بخش داخلی نیز فشار همه نیروهایی که زمینه و بستر مناسب را برای تحقق اهداف سیاستهای فشار خارجیها فراهم میکنند، وجود دارد. اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی بسته نیست که توصیه کند تا دربهای تجارت کشور با دنیای بیرون بسته شود و تجارت خارجی را محدود نماید و چنین دیدی نسبت به اقتصاد مقاومتی ابدا صحیح نیست. بلکه پویائی و فعال بودن در تجارت و خصوصا تجارت برون گرا خود می تواند لازمه تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی باشد. حوزه اقتصاد مقاومتی پویا و فعال که باید به خارج از مرزها نظر داشته باشد، نیازمند یک برنامهریزی استراتژیک و راهبردی است که به نظر می رسد که در گذشته از آن غافل شده ایم. در اقتصاد مقاومتی نوعی از مدیریت اقتصادی که ملهم از نظام فرهنگی اسلامی و مبتنی بر فرهنگ دینی نباشد نیز هدف نیست، بلکه با الهام از دستورات انسانی و الهی دین مبین اسلام می توان به خوبی چنین نسخه ای از برنامه ریزی مقاومتی را طراحی و اجرا نمود. اقتصاد مقاومتی به طور کامل دولتی شدن اقتصاد و یا خصوصی شدن آن هم نیست، بلکه تلفیقی از بخش خصوصی کارآمد با انگیزه های انسانی و مبتنی بر عدالت با دولت کارآمد و ناظر بر فعالیتهای اقتصادی مد نظر است. نقطه شروع اقتصاد مقاومتی الگوی مناسب فرهنگی در حوزه اقتصاد است. الگوی مناسب فرهنگ تولید، فرهنگ مصرف، فرهنگ تجارت، فرهنگ علمی، فرهنگ سیاسی و انواع دیگر فرهنگ مطلوب که لازمه تحقق چنین اقتصادی در کشور است. در کشور ما ، بنا به آمار و اطلاعات اقتصادی که بارها و بارها توسط مسئولین و موسسات اقتصادی ارائه شده است، مصرف کالاها و خدمات بیشتر از متوسط جهانی است و خصوصا مصرف کالاهای داخلی به نسبت کالاهای خارجی کم است. اصلاح الگوی مصرف شاید نقطه شروع خوبی برای اقتصاد مقاومتی باشد. یعنی سعی شود تا با آموزش و فرهنگ سازی و ارتقای کیفیت و کاهش قیمت تمام شده کالاهای داخلی، جامعه را به سمت استفاده بیشتر از این نوع کالاها هدایت نمود. واضح است که ، مصرف کالاهای داخلی است که تولید ملی را جهت میدهد و این هر دو در کنار هم جهت سرمایهگذاری را مشخص میکنند و رشد و شکوفائی اقتصاد داخلی را سبب می گردد. اقتصاد مقاومتی همچنین اقتضا میکند از نخبگان کشور بویژه نخبگان علمی بیشتر از گذشته استفاده شود و توان این افراد در سطوح مختلف قابل استفاده است. میدان دادن به نخبگان در عرصه صنعت، تجارت ،کشاورزی ،سیاسی و سایر زمینه ها، از ویژگیهای رسیدن به یک اقتصاد مقاومتی مطلوب و کارآمد است. حتی اگر افرادی خارج از دولت هستند که در شرایط عادی از آنها استفاده نمی شود، باید در شرایط اقتصاد مقاومتی از وجود آنها استفاده شود. می باید شرایط به گونهای باشد که نخبگان بدون مانع، کارهای خود را پیش ببرند. به نظر می رسد در کشور ما با این همه نیروی انسانی علاقه مند و کارآمد به مشارکت در فعالیتهای اقتصادی و با این همه استعدادها و منابع خدادادی، آنچه جای نگرانی است، فشارها و تحریم خارجی نیست بلکه نگرانی ها بیشتر عدم استفاده از توان و ظرفیتهای مختلف کشور و یا موانع تولید و تجارت در داخل کشور است که می تواند شدیدتر از تحریمهای خارجی عمل کند. همگرائی ، وحدت ملی و کنار گذاشتن تعصبات سیاسی و جناحی و تمرکز بر محور مشترکات الهی، دینی و انسانی و ملی، بهترین راهکار در شرایط کنونی کشور است که بایستی همه علاقه مندان و دلسوزان جامعه به آن اهتمام جدی داشته باشند. در این میان نقش تک تک افراد جامعه و دولت هم بسیار با اهمیت است. به گونه ای که مردم با اصلاح الگوی مصرف و در نظر داشتن اصل قناعت در مصرف سعی کنند تا حتی الامکان از کالاهای داخلی بجای کالاهای خارجی استفاده نمایند و تا حد امکان از اسراف دوری نمایند. در صورتی که الگوی مصرف در شرایط کنونی مانند گذشته ادامه یابد، قطعا اثرات تحریمها تشدید شده و صدمه اصلی را مردم خواهند دید. البته دولت هم بایستی این اطمینان را به مردم دهد که منافع حاصل از اصلاح الگوی مصرفی و عدم اسراف را به جامعه بر می گرداند. البته منظور از برگرداندن این منابع، تزریق نقدینگی به جامعه نیست و در شرایط کنونی که نرخ تورم و بیکاری هر دو بسیار بالا هستند، اصلا افزایش نقدینگی ، قابل توصیه نیست. بلکه بهترین کار این است که دولت با استفاده از منابع صرفه جوئی شده زمینه کار و اشتغال افراد و خصوصا جوانان نخبه و تحصیلکرده را در زمینه های مختلف فراهم سازد و منابع کشور را به طور کاملا مدبرانه و برنامه ریزی شده هزینه نماید. همان جمله معروف که می گویند بجای میوه دادن باید میوه کاری را به مردم آموزش داد و یا به آنها کمک کرد که میوه بکارند بهترین راهنمای سیاستی در ابعاد مختلف مدیریتی است. اقتصاد مقاومتی واژه ای بسیار زیبا و جذاب است که باید از حد شعار خارج شده و به مرحله عمل برسد تا نتیجه بخش باشد. قطعا نقش نخبگان جامعه در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در گذر از مرحله کنونی کشور و حرکت به سمت تعالی و توسعه بسیار مهم می باشد. هر کسی باید به سهم خود در بیان نظرات خود و انتقال آن به مسئولین امر کوتاهی نکند و مسئولین هم بایستی نظرات سازنده نخبگان جامعه را به گوش جان شنوا باشند و با تجزیه و تحلیل های کارشناسی، بستر علمی و کارشناسی لازم را ، بدور از شعار و با درایت کامل برای عبور از تهدیدات داخلی و خارجی فراهم نمایند و اعتماد مردم به قول و عمل خود را روز به روز بیشتر نمایند. طبیعی است که پیاده نمودن هر نوع برنامه اقتصادی نیازمند همکاری و پشتیبانی توده های مردم از آن نوع برنامه است که افزایش اعتماد متقابل دولت و مردم به یکدیگر پیش نیاز اساسی آن می باشد.
کلمات کلیدی :
» نظر