خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان
اما به قدر فهم تو کوچک می شود
و به قدر نیاز تو فرود میآید
و به قدر آرزوی تو گسترده می شود
و به قدر ایمان تو کارگشا می شود . . .
یتیمان را پدر می شود و مادر
محتاجان برادری را برادر می شود
عقیمان را طفل می شود
ناامیدان را امید می شود
گمگشتگان را راه می شود . . .
در تاریکی ماندگان را نور می شود
رزمندگان را شمشیر می شود
پیران را عصا می شود
محتاجان به عشق را عشق می شود
خداوند همه چیز می شود همه کس را . . .
به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس . . .
بشوییم قلب هایمان را از هر احساس ناروا
و مغزهایمان را از هر اندیشه خلاف
و زبان هایمان را از هر گفتار ناپاک
و دست هایمان را از هر آلودگی در بازار
و بپرهیزیم از ناجوانمردی ها ، ناراستی ها ، نامردمی ها . . .
چنین کنیم تا ببینیم خداوند چگونه
بر سر سفره ما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشیند
در دکان ما کفه های ترازویمان را میزان میکند
و در کوچه های خلوت شب با ما آواز می خواند . . .
مگر از زندگی چه می خواهیم که در خدایی خدا یافت نمی شود ؟
کلمات کلیدی :
»
نظر