سفارش تبلیغ
صبا ویژن

لینک دوستان
عاشق آسمونی
شیدای اصفهانی
علیرضااحسانی نیا:فرزانگان امیدوار
ازهردری-از هر کجا
جزیره علم
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
نظرمن
سارا
.:: بوستان نماز ::.
مُهر بر لب زده
نشریه حضور
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
کانون فرهنگی شهدا
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
کودک ونوجوان
سارا احمدی
.: شهر عشق :.
یادداشتهای فانوس
نور اهلبیت (ع)
باستان شناسی
برادران شهید هاشمی
مجله مدیران
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
زشت است بی تو زندگی زیبای عالم
سیاه مشق های میم.صاد
ورزشهای رزمی
مهاجر
مکاشفه مسیح
لــعل سـلـسـبیــل
عدالت جویان نسل بیدار
صدای مردم نی ریز
جامع ترین وبلاگ خبری
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
رودخور
بهمن یاراحمدی
مناجات با عشق
فقط من برای تو
هیئت حضرت زهرا(س)شرفویه
*غدیر چشمه همیشه جاری*
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
دوست خوب
دوستانه
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
در محضر صاحبدلان
ورزشی
نگاه نو
معرفی نخل خلیج فارس
یاراحمدی
آباده
رودخور طبیعتی زیبا
انتخابات مجلس نیریز
نظرسنجی انتخابات مجلس
میثم علمدار
حامیان دکتر رضا صداقت ماه ترین
استاد طالبی
اینجا رفسنجان
استاد اسدنیا
عاشق کربلا
اشعار قدیم و جدید
وب شعر
بچه های قطاربنه
رضا یاراحمدی
استاد تقوی
جواد سعادت
بلوچ دانشگاه کار
مسلم پرویزی
مجمع فرهیختگان بخش قطرویه
نی ریز پرس
نبض نی ریز
تو چی فکر می کنی
فروشگاه فایل بلبل

زن با درایت و حکیم

مارتین لوتر بنیان گذار کلیسای لوتری با دشواری ها و رنج های بسیار روبروبود. روزی  همسر او متوجه شد که همسرش غرق در اندوه و نومیدی است. او زن با درایتی بود که به مشیت الهی ایمان داشت. بنابراین با دیدن یأس شوهرش، لباس سیاه پوشید و در برابر او ایستاد. مارتین لوتر پرسید چرا سیاه پوشیده ای؟ همسرش به آرامی پاسخ داد:" نمی دانی او مرده است؟" مارتین لوتر پرسید:" چه کسی مرده است؟" همسرش گفت:" خدا" . با حیرت پرسید:" چگونه می توانی چنین حرفی را برزبان بیاوری؟ چطور ممکن است خدا بمیرد!؟" همسرش جواب داد:" اگر خدا نمرده است، پس تو چرا این قدر غمگین و ناامید هستی؟                                                                                                   

 از کتاب در پناه او      

 جی پی واسوانی


» نظر

جملات زیبای انگلیسی

 

Life Ends; When You Stop Dreaming

 

Hope Ends; When You Stop Believing

 

Love Ends; When You Stop Caring

 

Friendship Stops; When You Stop Sharing

 

 


» نظر

راههای تقویت حافظه را بیاموزیم

برای اینکه بتوانید حافظه قوی داشته باشید بسیاری از پزشکان به خوردن غذاهای مختلف و انجام حرکات هوازی اشاره می کنند. در حالی که شاید بتوان راه های ساده تری برای افزایش حافه یافت که حتی نیاز به تحرک هم ندارد.

آینده بین باشید

یکی از راه های آسان برای افزایش حافظه نگاه به دور دست ها و آینده است. بسیاری از ما بیشتر به دنبال امروز خود هستیم در حالی که ذهن وقتی قوی می شود که نگاه اصلی اش به آینده باشد. بسیاری از محققان به این نتیجه رسیده اند که افراد اینده بین حافظه بهتری دارند.

ارتباط دهید

یکی دیگر از راه های جالب برای رسیدن به یک خافظه خوب ارتباط برقراق کردن بین اشیایی است که در ذهن شما وجود دارد. بسیاری از تنها برخی چیزها را به خاطر می سپاریم در حالی که اگر بین حافظه کوتاه مدت و بلندمدت ارتباط برقرار کنیم دیگر دچار فراموشی نمی شویم.

به مغز سخت بگیرید

همیشه می گویند بدن انسان زیر ورزش های سخت است که ورزیده می شود این مورد برای مغز نیز جواب گو است. بهترین گزینه استفاده از مسائل سخت ریاضی و تلاش برای حل انان است. این کار مغز شما را به کار می گیرد و همچنین قدرت آن را افزایش می دهد.

پیچیده رفتار کنید

هر جه کارهای پیچیده تری را به حافظه خود بسپارید و سعی در به یاداوردن آن ها داشته باشید ذهن شما بیشتر برای درک مفاهیم ساده آماده می شود. بسیاری از ما تنها دوست داریم همه چیز را به ساده ترین روش یاد بگیریم در حالی که برخی راه های سخت شاید به کار نیایند اما مغز شما را قدرتمند می کنند.

تمرین کنید
تمرین و تکرارلازمه به نتیجه رساندن یک کار است. برای افزایش حافظه نیز شما به این مورد نیاز زیادی دارید. بسیاری از چیزهایی را که دو یا سه هفته پیش به یاد سپرده اید را بار دیگر از ذهنتان بخواهید. همچنین شما می توانید خاطراتی که سال گذشته داشته را با تلاش به یاد اورید و آن ها را یادداشت کنید.

احساساتی شوید

یکی از راه های خوب برای به خاطر سپردن موارد مختلف احساساتی شدن است. رواشناسان به این نتیجه رسیده اند که بسیار از خاطرات و وقایعی که با احساسات بیشتر به یاد سپرده می شود بیشتر به یاد شما می ماند. در این صورت اگر مغز و احساسات را باهم یکی کنید می توانید نتیجه خوبی بگیرید. 

منبع: باشگاه خبرنگاران


» نظر

خواص گوجه فرنگی در جلوگیری از سکته و سرطان

مصرف مداوم گوجه فرنگی خطر ابتلا به سرطان پروستات را کاهش می دهد. به گزارش ایسنا، معانی کارشناس دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت با بیان این مطلب اظهار داشت: گوجه فرنگی یکی از پرمصرف ترین سبزی های دنیا و دارای مقادیر قابل توجهی ویتامین ث، پتاسیم و فیبر غذایی است. وی افزود: رنگ قرمز گوجه فرنگی به علت وجود رنگدانه ای گیاهی به نام لیکوپن است و از قویترین آنتی اکسیدان های موجود در گوجه فرنگی به حساب می آید که از بسیاری از بیماری ها جلوگیری می کند. این کارشناس تغذیه تصریح کرد: افرادی که در هفته هفت واحد یا بیشتر گوجه فرنگی مصرف می کنند، 60 درصد کمتر در معرض ابتلا به سرطان های مری، معده، دهان و روده بزرگ قرار می گیرند.وی بیان کرد: پژوهشگران معتقدند که آنتی اکسیدان های موجود در گوجه فرنگی با جلوگیری از تولید رادیکال های آزاد، از آسیب مفاصل، ماهیچه ها و حتی سلول های مغزی در سالمندان جلوگیری می کند. معانی گفت تصریح کرد: بر اساس تحقیقات انجام شده احتمال بروز سکته های قلبی در مردانی که ذخایر لیکوپن بیشتری دارند به نصف کاهش یافته است زیرا آنتی اکسیدان های موجود در گوجه فرنگی از تغییر شکل و رسوب نوعی چربی در سرخرگ ها جلوگیری کرده و بدینوسیله از سکته های قلبی پیشگیری می کنند.

منبع: www.aftabnews.ir


» نظر

تسلیت اربعین حسینی

بدینوسیله فرا رسیدن اربعین حسینی را به همه عاشقان امامت و ولایت و خصوصا به شما دوستان عزادار و  دوستدار امام حسین( ع) و یاران وفادار آن حضرت تسلیت عرض می نمایم. امید اینکه همه ما از رهروان و شیعیان واقعی آن حضرت باشیم.


» نظر

علم بهتر است یا نفت؟

علم بهتر است یا نفت؟ مقاله ای از نیویورک تایمز بسیار خواندنی و پند آموز

 

توماس فریدمن

مترجم: حبیبی

منبع: نیویورک تایمز

 

(توماس لورن فریدمن مشهور به توماس فریدمن (متولد 20 ژولای 1953، آمریکا)ژورنالیست،ستون‌نویس   ونویسنده? آمریکاییاست. فریدمن متخصص مباحث سیاست خارجی،خاورمیانه   و مسائل زیست محیطی است و تاکنون سه بار برنده? جایزه? پولیتزرشده‌است. وی هم‌اکنون هفته‌ای دو بار براینیویورک تایمز   قلم می‌زند  .  )

گاه و بی‌گاه از من می‌پرسند: «به جز کشور خودت ‌به کدام کشور دیگر علاقه داری؟» همیشه یک جواب داشته‌ام:

تایوان و مردم می‌پرسند «تایوان؟ چرا تایوان؟» جواب خیلی ساده است. چون تایوان صخره‌ای لم‌‌یزرع در دریایی پر از امواج توفانی و بدون منابع طبیعی برای زندگی کردن است. حتی برای ساخت و ساز باید از چین، شن و ریگ وارد کند و با وجود همه اینها چهارمین ذخایر کلان مالی دنیا را در اختیار دارد. زیرا به جای کندن زمین و استخراج هر آنچه که بالا می‌آید، ‌تایوان ذهن و افکار 23 میلیون تایوانی را می‌کاود‌، استعدادشان را، انرژی‌‌شان را و هوش و ذکاوت شان را. چه زن و چه مرد.همیشه به دوستانم در تایوان می‌گویم:‌ شما خوشبخت‌ترین مردم دنیا هستید، چطور اینقدر خوشبخت شده‌اید؟ ‌نه نفت دارید،‌ نه سنگ‌آهن، نه جنگل، ‌نه الماس،‌ نه طلا، ‌فقط مقدار کمی ذخایر ذغال سنگ و گاز طبیعی ‌و به خاطر همین هم است کهفرهنگ تقویت مهارت‌هایتانرا توسعه داده‌اید؛ کاری که امروزه ثابت شده با ارزش ترین و تنها منبع تجدیدپذیر واقعی در جهان است. حداقل این برداشت شهودی من بود. اما ما در اینجا دلایلی نیز داریم که این موضوع را ثابت می‌کند.

تیمی از سوی «سازمان همکاری اقتصادی و توسعه» اخیرا مطالعه‌ای کوچک اما جالب انجام داده و رابطه بین عملکرد افراد در تست‌هایی به نام « برنامه بین‌المللی ارزیابی دانش‌آموزان» یا PISA   (که هر دو سال مهارت‌های ریاضی، علوم و درک خواندن افراد 15 سال را در 65 کشور امتحان می‌کند) و درآمد کلی منابع طبیعی به عنوانG.D.P   یا تولید ناخالص داخلی را برای هر کشور شرکت کننده مورد بررسی قرار داده است. اگر بخواهیم خیلی کوتاه توضیح دهیم اینگونه می‌شود که‌ ریاضی دانش آموزان دبیرستانی شما در مقایسه با مقدار نفت یا مقدار الماسی که استخراج می‌کنید چقدر خوب است؟‌

آندریاس شلیچر کسی که از طرفO.E.C.D   بر تست‌هایPISA   نظارت می‌کند می‌گوید:‌

نتایج نشان داد که رابطه‌ای فوق‌العاده منفی بین پولی که کشورها از منابع طبیعی خود به دست می‌آورند و دانش و مهارت‌هایی که جمعیت دبیرستانی‌شان دارند،‌ وجود دارد. «این یک الگوی جهانی است که در همه 65 کشوری که در آخرین تست‌های ارزیابیPISA  شرکت کرده‌اند وجود دارد» چیزی به اسم نفت وPISA با هم و در کنار هم وجود ندارد.

به گفته شلیچر،‌ در آخرین نتایجPISA معلوم شد که دانش‌آموزان کشورهای سنگاپور،‌ فنلاند،‌کره جنوبی،‌ هنگ کنگ و ژاپن با وجود بهره اندک از منابع طبیعی، نمراتPISA بالایی دارند. در حالی که با دارا بودن بیشترین مقدار درآمد نفتی، دانش آموزان قطر و قزاقستان کمترین نمراتPISA را به دست آوردند. (عربستان سعودی، کویت،‌ عمان،‌ الجزیره، بحرین و سوریه نمرات مشابه سال 2007 را در تست‌های بین‌المللی ریاضیات و مطالعات علمی به دست آوردند، این در حالی است که دانش آموزان لبنان، اردن و ترکیه- که باز هم جزء کشورهای خاورمیانه هستند، اما با منابع طبیعی کمتر- نمرات بهتری را به دست آوردند).

دانش‌آموزان کشورهای آمریکای لاتین که جزو کشورهای غنی و دارای منابع طبیعی زیاد محسوب می‌شوند،‌ مثل برزیل، مکزیک و آرژانتین در آخرین تستPISAنمرات ضعیفی به دست آوردند. در مورد آفریقا باید بگوییم که اصلا در این تست‌ها شرکت نداشت.

کانادا، ‌استرالیا ‌و نروژ، کشورهایی که باز هم دارای منابع طبیعی زیادی هستند، ‌نمرات خوبی در PISAکسب کردند؛که به گفته شلیچر بخش اعظم آن مربوط به این است که هر سه کشور سیاست‌های برنامه‌ریزی شده و سنجیده‌ای را در قبال ذخیره کردن و سرمایه‌گذاری درآمدهای حاصل از منابع طبیعی‌شان اتخاذ کرده‌اند.

همه این بررسی‌ها و نتایج به ما می‌گوید که اگر واقعا می‌خواهید بدانید که یک کشور در قرن 21 چگونه عمل خواهد کرد،‌ منابع و معدن‌های طلای آن را به حساب نیاورید،‌ بلکه باید معلم‌های تاثیرگذارش را، ‌والدین آگاه و دانش‌آموزان متعهدش را مد نظر قرار دهید. شلیچر می‌گوید: نتایج یادگیری در مدارس امروز،‌ شاخصی از ثروت و فواید اجتماعی دیگری است که کشورها در درازمدت حاصل خواهند کرد.

اقتصاددانان خیلی وقت است که در مورد «بیماری هلندی» صحبت می‌کنند. این امر زمانی به وقوع می‌پیوندد که کشوری آنقدر متکی به صادرات منابع طبیعی خود باشد که ارزش پول رایج آن به شدت بالا رفته و در نتیجه تولید داخلی آن به دلیل وجود سیلی از واردات تحت تاثیر قرار گرفته و نابود می‌شود و در این حالت قیمت کالاهای صادراتی پیوسته بالا می‌رود. چیزی که تیم PISAنشان می‌دهد یک بیماری مرتبط با آن است:جامعه‌هایی که به منابع طبیعی خود بیش از حد وابسته شده‌اند، مستعد پرورش والدین و جوانانی هستند که بخشی از غرایز،‌ عادات و محرک‌هایشان را برای انجام دادن تکالیف و تقویت مهارت‌هایشان از دست داده‌اند.

در مقایسه به گفته شلیچر: «در کشورهایی با منابع طبیعی اندک – فنلاند، سنگاپور یا ژاپن- تحصیلات،‌ نتایج و شان و مقام بالاتری دارد؛ حداقل تا حدی. زیرا در کل عموم مردم فهمیده‌اند کهکشور باید با دانش و مهارت مردمش به پیش رود و این موضوع با کیفیت تحصیلات و سیستم آموزشی مرتبط است. والدین و فرزندان در این کشورها می‌دانند که این مهارت‌ها و توانایی‌های بچه‌ها هستند که شانس‌های آنها را رقم می‌زنند و هیچ چیز دیگری نمی‌تواند آنها را نجات دهد. بنابراین فرهنگ و سیستم آموزش کاملی را بنا می‌نهند». یا همانطور که دوست هندی- آمریکایی من کی. آر. سریدهار، موسس شرکت سوخت باتری بلوم انرژی می‌گوید: «وقتی منابع ندارید، مبتکر می‌شوید.» به خاطر همین است که کشورهای خارجی با بیشترین تعداد کمپانی در لیست نزدک، چین، هنگ کنگ، تایوان، هند،‌ کره جنوبی و سنگاپور هستند.

هیچ کدام از این کشورها از منابع طبیعی برای پیشبرد اهداف خود بهره نمی‌برند. اما این مطالعات پیام مهمی هم برای جهان صنعتی در بر دارد. مطمئنا در یک رکود اقتصادی دیرگذر، برای «انگیزه» جایگاهی وجود دارد. اما، شلیچر می‌گوید «تنها راه معقول این است که مسیر خود را از طریق فراهم نمودن دانش و مهارت برای افراد بیشتری، به منظور رقابت، همکاری و ارتباط برقرار کردن در راستای پیشرفت کشور، هموار نماییم.» به گفته شلیچر، به طور خلاصه در اقتصادهای قرن بیست و یکم دانش و مهارت تبدیل به پول رایج جهانی ‌شده است، ‌اما هیچ بانک مرکزی که این پول را چاپ کند وجود ندارد. هر کس مجبور است که خود تصمیم بگیرد چقدر پول چاپ خواهد کرد. مسلما داشتن نفت، ‌گاز و الماس خیلی خوب است.

با وجود آنها فرصت‌های شغلی زیادی به وجود می‌آید، اما در دراز مدت جامعه را ضعیف خواهند کرد؛ مگر اینکه برای ساختن مدارس و ایجاد فرهنگ یادگیری همیشگی استفاده شود.

شلیچر می‌گوید: ‌چیزی که شما را همواره به سمت جلو می‌راند و باعث پیشرفت شما می‌شود، چیزی است که خودتان آن را ساخته‌اید.

 

 

 

 

 

 


» نظر

طنز: سخنان شیرین رئیس

غلامرضا بنی اسدی- روزنامه خراسان: کیف کردم وقتی آقای دکتر احمدی نژاد در گفت وگویی رادیو و تلویزیونی از وضعیت اقتصادی کشور با اشراف کامل گزارش می داد.من که شنوای این گزارش از رادیوی خودرو بودم، هر چه بیشتر می شنیدم، حظ و کیفم افزون می شد که به کوری چشم اروپاییان و آمریکاییان که خود گرفتار هزار فقر و فاقه و تورم هستند حال ما خیلی خوب است...خیابان ها را با شادمانی پشت سر می گذاشتم و به سوی خانه در منطقه طلاب می رفتم و از این که درآمدهای هفت دهک اولی جامعه افزایش یافته و از سبد درآمدی 3 دهک بالانشین جامعه کاسته شده بود، یک جورایی «خوش به حالم» شده بود، انگار داشت غرور مستضعفی ام - که بارها جریحه دار شده بود در مواجهه با قیمت ها و قیمت داران - التیام می یافت.با خود گفتم دست مریزاد دکتر، عجب شاهکاری زدی مرد! دعای همان هفت دهک که در سایه تدابیر عدالت محورانه شما درآمدشان بالا رفته و سطح زندگی شان اعتلا یافته است جد اندر جد پشت و پناهت. دکتر داشت حرف می زد و من لبخند زنان می خواستم در شب هنگام زمستانی، شیشه خودروی ارزان قیمتم را پایین بکشم و شادمانه فریاد بزنم، «دمت گرم» دکتر! دست مریزاد مرد عدالت محور که در کسوت «ریاست جمهور»، «جمهور مردم» را به حق شان رساندی و...خیلی سرخوش بودم، گفتم حالا که وضع ما این قدر خوب است، درست نیست حبوبات نداشته باشیم در خانه، پس جلوی اولین فروشگاه توقف کردم اما قیمت ها را که دیدم، رویم مثل انار سرخ شد وقتی موجودی جیبم را با قیمت ها سنجیدم و... نخریدم چیزی، سوار شدم، اما دکتر داشت حرف های شیرین می زد و من...

منبع: وب سایت کارمند نیوز


» نظر

پیروزی دانش و خرد بر جهل و خرافه پرستی

  "دنیا به پایان نرسید" و از ماجرای "پایان جهان در 21 دسامبر طبق تقویم قوم مایا" تنها عده ای سودجویی کردند ، عده ای استرس و ناراحتی عصبی کشیدند و عده ای که نگاهی منطقی و دانش وسیع تری داشتند؛ برایشان تنوعی شد و خندیدند.

 به قول مولانا: 

جان نباشد جز خبر در آزمون

هر که را افزون خبر جانش فزون

 بی گمان مصداق این شعر زیبای مولانا در ماجرای اخیر شایعات مربوط به پایان جهان که به طور گسترده ای در سرتاسر گیتی پخش شده بود، انسان هایی بودند که با مجهز بودن به سلاح دانش و خرد، بر شایعات و گمانه های بی اساس و غیر علمی خط بطلان کشیدند و تلاش کردند این مشعل آگاهی را به دیگران نیز برسانند و آنها را از جهل نجات دهند تا فریب نخورند یا از کشیدن "استرس های عصبی" بی مورد به دور باشند.البته تا جایی که ماجرای پایان جهان کمی مایه هیجان باشد و لطافتی بر روزمرگی های زندگی انسان ها بیفزاید بحثی نبوده و نیست؛ اما نکته در اینجاست که کم نبوده و نیستند انسان هایی که علی رغم زندگی در قرن بیست و یکم که برای آنها امکان کسب دانش و آگاهی در سریع ترین زمان ممکن و به راحت ترین شکل ممکن وجود دارد، باز هم فریب کیسه دوزان و "سودجویان در کمین جاهلان" را می خورند و یا بی مورد دچار استرس و نگرانی می شوند و این گونه به خود و اطرافیان شان صدمه می زنند! دنیا به پایان نرسید، اما قطعا، دانش و خرد بشری ادامه دارد و می گوید:"همان طور که جهان هستی به تکوین رسیده، یک زمان نیز به پایان خواهد رسید" و این اصلی بدون تردید است، اما نکته اینجاست که هیچ کس حتی با مجهز بودن به آخرین ابزارهای موجود علمی تا کنون قادر نبوده برای آن "زمان دقیق" تعیین کند.
در داستان اخیر شایعات مرتبط با پایان دنیا سه گروه انسان وجود داشتند ، البته به استثنای یک گروه که احتمالا این شایعه حتی به گوش شان نیز نرسید: گروه نخست افرادی بودند که موقعیت را مناسب دیدند و از این شایعه برای خود کیسه ای دوختند و پولی به جیب زدند. مانند مردی که چادر امن برای پایان جهان را آگهی اینترنتی کرد تا به مبلغ گزاف چند ده برابر اصل قیمت آن بفروشد! البته عده ای نیز بدون اینکه بخواهند توفیق اجباری یافتند تا این شایعه به نفع جیب آنها باشد . همانند آن هتل دار یا کافه دار در روستای " شیرینجه " ترکیه که بدون اینکه نقشی داشته باشند از صدقه سری میهمانان پر شمار، پول خوبی به جیب زدند. روستایی که شایعه شده بود در پایان دنیا ، امن و ایمن می ماند و کلی انسان خوش باور با سرعت و استرس خود را از سراسرجهان به آنجا رساندند! جالب این که بسیاری از این افراد ، بلیت های یک طرفه و نه رفت و برگشت به مقصد ترکیه خریداری کرده بودند! دسته نخست که عموما باوری به پایان جهان نداشتند را می توان"سودجویان" یا "کامیابان" این داستان دانست. اما دسته دوم شکست خوردگان این شایعه هستند. کم نبودند افراد و خانواده هایی که با صرف هزینه های گزاف خانه و کاشانه خود را رها کردند تا به زعم خود برای امن ماندن از مصیبت پایان جهان به نقطه ای امن بروند. عده زیادی از باورمندان به پایان جهان نیز با تزریق استرس، به روان و جان خود صدمه زدند که این دسته را هم باید جزء گروه بازندگان دانست.گروه سوم اما با وجودی که نه پولی به جیب زدند و نه استرسی کشیدند (حتی شاید کمی فضای هیجانی پایان جهان زندگی آنها را تلطیف کرد) را می توان برنده اصلی داستان پایان جهان دانست . این افراد که مجهز به سلاح علم و خرد بودند فریب ظواهر را نخوردند و در مقابل "بارش بی امان تیر شایعات" سپر دانش را در مقابل خود گرفتند تا "سختی های استرس زای کمان شایعات را به هیجان های تلطیف کننده زندگی" تبدیل کنند. شایعه پایان جهان تمام شد؛ اما چاه " جهل و خرافه" و نردبان "دانش و خرد" همچنان همچون دو مسیرمتفاوت "تاریکی و روشنایی" پیش پای بشر قرار دارد و این انسان ها هستند که می توانند انتخاب کنند: در نور و روشنایی علم و دانش بمانند یا در چاه تاریک جهل و خرافه زمان خود را سپری کنند و این داستان همچنان که از ابتدای تاریخ بوده و به نظر می رسد همچنان نیز ادامه خواهد داشت ... .

وب سایت خبری تحلیلی : عصر ایران 


» نظر